4 اصل آسان برای متحولشدن انسان/ معجزه خداوند در اعداد
حجتالاسلام ناصر رفیعی: راههای بازگشت به سوی خداوند و تحول اندیشه میتواند آسان و طی کردن ره صد ساله باشد. خداوند عنایت حداکثری داشته تا مردم جهنمی نشوند ربالعالمین راه را باز گذاشته با وجود اینکه امکان طی طریق گذشته برای ما امکان پذیر نیست.
خداوند در آیه 54 سوره انعام خطاب به خطاکاران و گناهکاران فرموده که رحمت خداوند شامل آنها نیز میشود: وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَهٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ…
شأن نزول این آیه این بوده که عدهای از مسلمانان که عمار هم بین آنها بوده با ناراحتی خدمت رسول خدا (ص) میرسند پیغمبر علت این ناراحتی را جویا میشود، آنها هم میگویند که یا رسول الله ما مرتکب گناهانی شدیم و طاقت آتش جهنم را هم نداریم، تکلیف ما چیست؟ حضرت قدری تأمل کرد و همین زمان پیک وحی این آیه را نازل کرد. در این آیه مهربانی و آمرزش خداوند مشاهده میشود.
سه نکته مهم در این آیه نهفته است نخست اینکه خطاب خداوند به پیامبر (ص) بر سلام کردن به گناهکاران است و دوم اینکه خداوند رحمتش را بر آنها نازل میکند و در این مسیر راههایی گذاشته تا مردم راحت از گناه خارج شوند اما نکته سوم این است که هر کس از سر جهالت و نادانی گناه کند شامل این آمرزش میشود. جهالت به معنای اینکه انسان ندانسته گناه کند علامه طباطبایی اینجا میفرمایند این جهالت یعنی فرد با خداوند عنادی نداشته باشد بلکه به دلیل شهوت یا فریب یا هر دلیل غیر عمدی گناه کرده باشد.
بدحجابیهای امروز در محیط فردی زشت است و عقاب دارد، بدحجابی در کوچه و خیابان که دل خانواده شهید، مؤمن، جانباز و ولایتی را میشکند نیز باز از سر جهالت، فرهنگ خانوادگی، عقب نماندن از دیگران یا بی دقتی است اما عناد نیست. چهرههای بسیار بد حجابان را میبینیم که در مراسم امام حسین (ع) یا ماه رمضان در برنامههای مختلف حضور مییابند، اشک میریزند و گریه میکنند اینها شاید تنها پنج درصد گناهکار معاند باشند.
بنابراین آیه 54 سوره انعام برای این افراد است و خداوند به پیغمبرش (ص) میگوید که من رحیمم بنابراین کسانی که از سر جهالت گناه کردند، توبه کنند، کارشان را اصلاح کنند، نماز را مرتب بخوانند و حجاب را رعایت کنند و در واقع تحول کامل در زندگشان ایجاد شود، خداوند غفور است بنابراین نیاز است که این آیه را روزی چند بار به ویژه پیش از نمازهایمان بخوانیم.
* 4 اصل آسان برای متحولشدن انسان
1-نیت
نخستین اصل میانبر و تحول روحی و روانی انسان معجزه نیت است. همه ما میدانیم که نمیتوانیم در زمان و مکان گذشته حضور یابیم اما اگر نیت رفتن به نجف را داشته باشیم، نیت زیارت علی بن موسی الرضا (ع) را داشته باشیم و خالصانه علاقهمند رفتن آنجا شده باشیم، از ثواب بیشمار آن با نصیب میشویم.
امام هشتم شیعیان، علی بن موسی الرضا(ع) فرمود: هر کس دلش بخواهد با امام حسین (ع) و اصحاب او باشد،کافی است تا نام امام حسین (ع) را میشوند بگوید «لالیتنی کنت معک حسین(ع)» اینگونه جزو اصحاب امام (ع) میشود. فردی از تپهای شنی رد میشد با خلوص نیت نگاه کرد و در دل گفت خدایا من که دست تنگم اما اگر این تپه طلا بود و آن را در اختیار داشتم همه را به فقرا میبخشیدم از دنیا رفت و روایت است در پروندهاش انفاق یک تپه طلا را نوشته بودند.
امیرالمومنین (ع) در فتح بصره به هر رزمندهای 500 درهم میداد، ابوالاسود دوئلی میگوید 500 درهم برای خود امیر باقی ماند اما همان لحظه فردی رسید و گفت یا امیر من نیت کرده بودم در جنگ شما شرکت کنم و در رکابتان باشم اما دیر رسیدم. امام فرمود تو در ثواب جنگ با ما شریک هستی و آن 500 درهم خودشان را نیز به آن فرد دادند.
از پیامبر خدا (ص) روایت داریم که ایشان هر زمان میخواستند نماز بخوانند آیه 162 سوره انعام (قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ) را تلاوت میکردند.
حضرت آدم از خداوند سؤالی پرسیدند که پروردگارا تو شیطان را مسلط بر بشر آفریدی ـ البته نه تسلط کامل ـ اما افرادی نظیر من سریع فریب میخورند بنابراین ما با عقل و شعوری که داریم چگونه باید در برابر این موجود سمج و مرموز بایستیم؟ خطاب آمد هر کسی نیت کار خیر بکند حتی اگر موفق به انجام آن نشود ما یک ثواب برای او مینویسیم اگر هم توانست انجام دهد که 10 برابر برای او مینویسم، آدم فرمود خدایا این خوب اما کم است، خداوند فرمود اگر نیت کار بد کنید به هر دلیلی اتفاق نیافتد، گناهش را برای او نمینویسیم حتی اگر آن را انجام داد باز صبر میکنیم شاید استغفار کند و اگر این کار را نکرد یک بار مینویسیم و تا آخر عمر به او فرصت توبه میدهیم، اینجا حضرت آدم (ع) فرموید: خداوندا کافی است.
2-تولد مجدد
عنایت دوم به گنهکاران، اصل تولد مجدد است و باعث صفر شدن شماره عمرمان میشود و اگر فردی برخی نکات را رعایت کند مثل روزی میشود که از مادر متولد شده است. عدهای از شهر قم خدمت امام رضا (ع) برای عرض تسلیت وفات فاطمه معصومه رفتند امام بر آنها درود فرستاد و فرمود که بر شما شیعههای واقعی ما روزی میرسد که من از دنیا میروم و شما با هر وسیلهای خود را به زیارت من میرسانید هر کس که یک غسل زیارت در منزلش کند و با خلوص نیت مرا زیارت کند مثل روزی میشود که از مادر متولد شده است.
نکته دوم برای تولد دوباره، بیمارداری است بهرحال هر انسانی از ائمه (ع) تا عموم مردم مریض میشوند کسی که بی منت خدمت مریضی کند مثل روزی است که از مادر متولد شده است. روایت شده که علامه طباطبایی به فردی که بیمار در منزل نگه میداشت فرمود حاضرم ثواب تفسیر المیزان را به تو بدهم و یک شب بیمارداریت را به من بدهی با وجود اینکه «المیزان» بیش از 20 سال زمان برده بود!
از مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری مؤسس حوزه علمیه قم نقل شده که استادش آیتالله فشارکی در نجف مریض میشوند و ایشان مریض و بچههای ایشان را پرستاری میکنند به همین دلیل زمانی حاج آقای حائری به قم آمد حوزه آنجا را با 300 طلبه در دوران قلدری رضاخان اداره کرد اما به تدریج محبوبیت یافت و گفت آنچه به دان رسیدم از خدمت به بیمار بود.
براساس روایات فعالیتهایی همچون حج، زیارت امام حسین (ع)، نماز امیرالمؤمنین (ع) نیز چندین درجه والایی دارد حتی بیان شده که کسی زیارت علی (ع) را بخواند انگار از مادر متولد شده است فقط حواسمان باشد این عنایات را از دست ندهیم.
3-معجزه اعداد
سومین محور برای منابع روایی معجزه و شگرد اعداد است یعنی در یک عددی خداوند معجزه کرده است که این اتفاق هم برای بهبود کارها میافتد به طور مثال شب قدر برتر از هزار ماه است، خواندن سه بار سوره توحید در شبها مصادف یک ختم قرآن است یا خواندن یک آیه قرآن در ماه مبارک رمضان مصادف یک ختم قرآن است. همچنین کسی که تلاش کند چهل روز لقمه حلال بدون رشوه، ربا و مال شبهه ناک بخورد قلبش در طول عمر نورانی میشود و خداوند به او حکمت میدهد اینها نکات مهمی است که خداوند در اعداد نهاده است.
از این دست نمونهها بسیار است به طور مثال در روایت آمده است که کسی در راه رفع مشکل دیگری قدم برمیدارد خداوند ثواب 9 هزار رکعت نماز مستحبی را به پای او مینویسد.
4-تحول و تغییر
اصل مهم چهارم تحول و تغییر است یعنی برخی کارها عامل رفع گناه و جایگزینی آن با حسنات میشود. حر چگونه در صحرای کربلا حر شد به طوریکه بسیاری از علما به او متوسل میشوند؟
عروه بن مسعود جد مادری علیاکبر (ع) از افرادی که سابقه بسیار بدی داشته، 22 سال به پیغمبر (ص) ایمان نیاورد و تا سال نهم هجری از رؤسای طائف بود و در برابر پیامبر (ص) صف آرایی کرده بود با این وجود جرقهای در سال نهم هجری باعث شد متحول شود و خدمت رسول خدا (ص) برسد. پیغمبر هم در پاسخ او گفت که من چهره انبیا را در عالم رویا یا خواب دیدم خودم را همچون حضرت ابراهیم (ع) و تو را شبیه عیسی بن مریم (ص) دیدم، خوش آمدی مرحبا. وی هم شهادتین گفت و مسلمان شد با اینکه به نماز و جهاد و دیگر موارد هم نرسیدف وی بر فراز طائف الله اکبر گفت و مردم را به اسلام دعوت کرد اما او را سنگ باران کردند و به شهادت رساندند بنابراین عروه جزو شهدای اسلام است و مثلاش به تعبیر پیغمبر (ص) همچون مؤمن آل یاسین «وَجَاء مِنْ أَقْصَی الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعَی» است.
در نهایت این نکته را عرض کنم که همه این تحولات در زندگی انسان در حالی رخ میدهد که انسان بنای تغییر داشته باشد.